مسلمانان طبق آیات قرآن به سیر شبانه محمد بن عبد الله پیامبر خود از مسجد الحرام به مسجدالاقصی[۱] و عروج جسمانی او از مسجد الاقصی به آسمان اعتقاد دارند و این واقعه را معراج مینامند. همچنین در ادیان دیگر نیز وقایع مشابه (عروج به آسمان) گزارش شده است، مانند: اشعیا نبی در یهودیت، پولس رسول در مسیحیت و کرتیر موبد و ارداویراف در زرتشتی.
سپس منادی از چپ و منادی از راست و زنی با دست و ساعد برهنه محمد را به خود می خوانند ولی وی به هیچ یک توجه نمیکند.
سپس محمد در طور سینا محل سخن گفتن خدا با موسی و بیت الحم محل تولد عیسی توقف کرده و نماز می خواند، و سپس به بیت المقدس میرود. در آنجا به ابراهیم خلیل و موسی و عیسی در میان عدهای زیاد از انبیاء برخورد میکند که همگی مهیای نماز بودند و جبرئیل بازوی محمد را گرفته و جلو برده و بر آنان امامت کرده نماز می گزارند.
جبرئیل پیش محمد رفته، و سه ظرفِ آب، شراب و شیر به وی تعارف میکند و محمد شیر را انتخاب میکند. جبرئیل میگوید هدایت شدی و امتت نیز هدایت شد، و محمد می شنود که کسی میگفت اگر آب را انتخاب میکرد، غرق میشد و امتش نیز غرق میشد و اگر شراب را انتخاب میکرد، هم خودش و هم امتش گمراه میشدند. سپس جبرئیل میگوید اگر به منادی سمت راست پاسخ میدادی، امتت بعد از خودت به یهودیگری میگرائیدند و اگربه منادی سمت چپ پاسخ میدادی امتت پس از خودت مسیحی میشدند و اگر به زن با دستان برهنه که نشانه دنیا بود پاسخ میگفتی، امتت دنیا را بر آخرت ترجیح میدادند.
سپس محمد با جبرئیل بالا میروند تا به آسمان دنیا صعود میکنند، در آنجا فرشتهای به نام اسماعیل که مسئول دفع شیاطین با شهاب است را ملاقات میکنند. و پس از معارفه محمد به وی توسط جبرئیل اجازه صعود توسط فرشته صادر میشود و فرشته در را باز میکند، محمد به او سلام میکند او نیز به محمد سلام میکرد و برای یکدیگر استغفار میکنند.
محمد پس از ورود به آسمان دوم همه فرشتگان را خوش و خندان مییابد، جز یک فرشته بسیار بزرگ را که دائم غضبناک بود. که جبرئیل وی را خازن و مالک جهنم معرفی میکند. محمد درخواست میکند که آتش دوزخ را به وی نشان دهند. که او پرده از آتش بر میگیرد و زبانهای از آتش به آسمان میرود که محمد گمان میکند او را در بر خواهد گرفت، و سپس پرده را بر می گرداند. سپس مردی گندمگون و فربه می بیند و متوجه میشود وی آدم ابوالبشر است، وسپس به آدم سلام میکند و آدم هم به وی سلام میکند و برای یکدیگر استغفار میکنند و آدم او را تهنیت گفته به پیش میروند. سپس ملک موت، عزرائیل را می بینند و عزرائیل؛ محمد را مژده میدهد که تمامی خیرات را میبینم که در امت تو جمع شده. سپس فرشتگانی را می بیند که هر یک دعایی میکنند از جمله فرشتهای که دعا میکند:«بار الها اى خدایى که میان آتش و آب را سازگارى دادى میان دلهاى بندگان با ایمانت الفت قرار ده» یا دیگری که دعا میکند: «پروردگارا به هر کسى که انفاق مىکند خلف و جایگزینى عطا کن و به هر کسى که از انفاق دریغ مىورزد تلف و کمبودى ده.» سپس برخی از اهل جهنم شامل حرام خواران و سخنچینان و مسخرهکنندگانند، آنان که نماز را سبک بشمارند و کسانى که اموال یتیمان را به ظلم مىخورند، ربا خواران و آل فرعون و زنان بدکاره برخورد میکنند و سپس فرشتگانی با اندامهای عجیب و غیر متعارف که همه تسبیح خدا میکنند می بینند. سپس به آسمان دوم صعود میکنند و عیسی و یحیی را که جبرئیل آنها را دو پسر خالههای وی معرفی میکند ملاقات کرده با یکدیگر سلام کرده و برای یکدیگر استغفار میکنند.
در آسمان سوم مرد بسیار زیبایی را می بیند که جبرئیل او را یوسف معرفی میکند.و با یکدیگر سلام کرده و برای یکدیگر استغفار میکنند و یوسف مثل همه انبیاء دیگر میگوید: «مرحبا به پیغمبر صالح و برادر صالح و مبعوث در زمان صالح.»
در آسمان چهارم ادریس که خدا او را به مقام رفیع مرتبت داده می بیند و با او مثل دیگران تهنیت میگوید.
در آسمان پنجم محمد مردی سالخورده و بزرگ چشم می بیند که هرگز پیر مردی به آن عظمت ندیده است، و نزد او جمع کثیری از امتش بودند که از کثرت ایشان تعجب میکند و جبرئیل او را، پیغمبری که امتش دوستش میداشتند، هارون پسر عمران، معرفی میکند.
در آسما ن ششم، مردی بلند بالا و گندمگون می بیند که موی بدنش زیاد بود، شنیدکه میگوید: «بنى اسرائیل گمان کردند که من محترمترین فرزندان آدم نزد پروردگار هستم و حال آنکه این مرد گرامىتر از من است» و جبرئیل او را موسى بن عمران معرفی میکند و بار دیگر با وی مثل دیگران تهنیت میگوید.
در آسمان هفتم، مردی که سر و ریشش جو گندمی، و بر کرسی نشسته بود می بیند و از جبرئیل می پرسد این کیست که تا آسمان هفتم بالا آمده و کنار بیت المعمور در جوار پروردگار عالم مقام گرفته؟ و او جواب میدهد، ای محمد این پدر تو ابراهیم است در اینجا محل تو و منزل پرهیزکاران از امت تو است. و سپس آیه ۶۸ آل عمران را تلاوت میکند. و ابراهیم محمد و امتش را به خیر بشارت میدهد. و سپس بهشت را به محمد نشان میدهند. بعد جبرئیل می ایستد و محمد پس از گذر از تاریکی و روشنایی در پرده ای با خدا قرار می گیرد.
نظرات شما عزیزان: