فصل اول عتقادات
معنی اهل سنت: اهل سنت واژه ايست که در برابر اهل بدعت بکار می رود. و اين بدين معناست، که اهل سنت بعد از قران کريم در هر موردی به قول رسول خدا «ص» و سنت او بسنده می کنند و سنتی را می پذيرند که به نوعی به رسول خدا منسوب باشد. و اين شيوه را چه در اعتقادات و چه در احکام شرعی بکار می بردند. در برابر سايرگروهها که به بدعت و نوآوری متوسل شدند، اهل سنت، کتاب و سنت نبوی «ص» را برای امور مذهبی خود کافی دانسته و بدين ترتيب به اين معنا معروف گشتند.
اعتقادات اهل سنت و جماعت:
اعتقادات اهل سنت و جماعت عبارند از:
1ـ ايمان به الله ـ ايمان به موجوديت او، پروردگاريش، معبود به حق بودنش، اسمائش و صفاتش.
2 ــ ايمان به ملائکه ـ ايمان به وجود آنان، به صفتشان، به اسمشان و ايمان به وظائفشان، مثل جبرئيل و ...
3 ــ ايمان به کتابهای آسمانی ــ ايمان به اينکه اين کتابها از جانب خدا نازل گشته اند مثل تورات و انجيل و ...
4 ــ ايمان به پيامبران ــ ايمان به اينکه تمامی پيامبران در رسالت خود صادق بوده اند و حقانيت شريعت آنها را قبول کنيم و اينکه شريعت حضرت خاتم الانبياء، پايان بخش و مکمل شريعت آنهاست.
5 ــ ايمان به روز آخرت ــ ايمان به تمام چيزهايي که قرآن و رسول صلى الله عليه وسلم در مورد جهان آخرت گفته اند.
6 ــ ايمان به قدر ــ ايمان به اينکه خداوند سر منشاء تمامی امور است و وقوع هر چيزی به قضا و قدر الهی بستگی دارد. نظر اهل سنت در مورد اسماء خداوند و صفات او: شيوه اهل سنت بر اين است که هر آن چيزی را که خدا بوسيله کتابش يا توسط رسولش صلى الله عليه وسلم ابلاغ شده، ثبت نموده، قبول کرده و به اثبات می رسانند و اين اثبات بدون هر گونه تعطيل، تکليف (چگونگی) و تمثيل (مشابهت) صورت می پذيرد. اسماء خداوند و صفات وی توفيقی هستند: اسماء خداوند در معنا محکم (آيات مشخص و ظاهری ) و معلوم بوده و در حقيقت متشابه ( آياتی که جز خداوند کسی معنای دقيق آنرا نمی داند ) هستند، چون حقيقت آنها جز خداوند کس ديگری نمی داند. اسماء و صفات خداوند توقيفی هستند، يعنی نمی توان آنها را نفی يا اثبات نمود جزء با توسل به کتاب و سنت، و عقل از اظهار نظر در آنان ناتوان است.
اقسام صفات از لحاظ ثبوت و عدم:
1 ـ صفات ثبوتی ـ صفاتی هستند که خداوند آنها را بر خود واجب کرده است مثل علم و حيات.
2ـ صفات سلبی ـ صفاتی که خداوند آنها را از خود نفی کرده است مثل ظلم و خستگی. پس ايمان به صفات ثبوتی و نفی صفات سلبی، برای هر مسلمان واجب است.
اقسام صفات از نظر دوام و حدوث:
1ـ صفات دائمی ـ که همواره خداوند آنها را دارا می باشد مثل علم و قدرت .
2ـ صفات متعلق به مشيت و اراده ـ که هر گاه بخواهد آنها را انجام می دهد و هر گاه بخواهد آنها را انجام نمی دهد.
الحاد: الحاد به معنای دوری جستن از اعتقاد يا امر واجبی می باشد.
1ـ الحاد در اسماء خداوند ـ «کسانيکه در اسماءخداوند الحاد می ورزند را رها کنيد». (اعراف ـ 180 ) .
2ـ الحاد در آيات خداوند ــ «کسانيکه بر آيات ما الحاد می ورزند بر ما پنهان نيستند». (فصلت ــ 40 )
انواع الحاد در اسماء خداوند:
1ــ اينکه جزئي يا تمام صفاتی که بر اين اسماء قرار دارند را انکار کنند.
2ـ اينکه خداوند را بنامی بخوانند که او خود را به اين نام نخوانده است. مثل مسيحيان که خداوند را پدر می خوانند.
3 ــ اينکه از اسم خداوند اسمی را برای اشياء و بتها انتخاب کنند. مانند بت «عزی» که از واژه «عزيز» گرفته شده بود.
انواع الحاد در آيات:
1- الحاد در آيات کونيه ــ اعتقاد به عدم اينکه خداوند به تنهايي در -آفرينش دست داشته است و شخص ديگری جزء خداوند در آفرينش يا قسمتی از آن شريک بوده است.
2 ــ الحاد در آيات شرعيه ــ که عبارت است از تکذيب يا تحريف وحی بر پيامبران .
قرآن از سه بخش تشکيل شده است :
1 ــ خبرهايي در مورد خداوند
2ـ خبرهايي در مورد مخلوقات
3ـ احکام .
حکمت :
حكمت دارای دو معناست: اولاً اينکه خداوند تمام امور و امر و نهی اش دارای حکمت است. ثانياً حاکم مطلق است و کسی نمی تواند از او بخاطر امر و نهی اش بازجوئی کند.
انواع حکمت : 1ــ حکمت شريعه ــ همان احکام و دستورات شرعی خداوند هستند، که به پيامبران ابلاغ شده است . 2ــ حکمت کونيه ــ که محل آن هستی می باشد. و هر آنچه که خداوند خلق نموده و از روی حکمت و دقت بوده است. رزق عبارت است از بخشيدن و روزی رساندن به کسی که محتاج آن است. « براستی که خداوند است که رزق دهنده است» (ذاريات ــ 58) .
رزق بر دو نوع است:
1 ــ رزق عام ــ که روزی انسان، مثل غذا و آب است.
2 ــ رزق خاص ــ روزی قلب است، که انسان با آن اصلاح می شود. که شامل ايمان، علم و عمل صالح می باشد.
انواع حکم خداوند:
1ــ حکم کونيه ــ که خداوند با دستور خود هستی و سرنوشت افراد را می آفريند.
2ـ حکم شرعی ــ که خداوند با آن در ميان انسانها فرمان می راند و آنها را اداره می کند.
مشيت خداوند: که همان ارده خداوند در هستی است. اين مشيت عام بوده و همة افعال بندگان را شامل می شود. ارادة خداوند از صفات او می باشد. « اگر می خواستيم همة آنها را هدايت می کرديم » ( السجده ــ 13)
ارادة خداوند: ارادة خداوند از صفاتش می باشد و دو نوع است:
1ــ ارادة کونيه ــ که به معنای مشيت است.
2 ــ ارادة شرعيه ــ به معنای محبت و فضل و بخشش می باشد. « خداوند اراده کرده است تا توبه شما را بپذيرد.» (النساء ــ 27)
محبت خداوند: محبت خداوند صفتی از صفات فعليه اوست. « و اوست بخشنده و دارای محبت» . (البروج ــ 14)
مغفرت و رحمت : مغفرت بمعنای پوشش گناه و گذشت از آن است. « خداوند همواره بخشنده و رحيم است. »( النساء ــ 96) رحمت صفتی است است که باعث احسان، نيکی و بخشيدن می شود . « و رحمت من همه چيز را فرا گرفته است» (اعراف ــ 156) رضا، غضب، کراهت، مقت و اسف رضا بدين معنی است که خداوند بدليل رضايتی که از يک شخص دارد به او محبت و نيکی ارزانی می کند. «خداوند از آنها راضی گشت و آنها نيز از خداوند راضی گشتند» . (المائده ــ 119 )
غضب صفتی است که خداوند بموجب آن به شخصی غضب ورزيده و از او انتقام می گيرد . « خداوند او را غضب ورزيد و او را لعنت کرد » .( نساء ــ 93 )
کراهت صفتی است که خداوند با آن « مکروه و زشتی را از خود دور نموده و با آن دشمنی می ورزد . «و ليکن خداوند از برانگيختن آنها کراهت داشت». (توبه ــ 46 )
مقت به معنای بعض بسيار شديد است. « اينکه چيزی را بگوييد که به آن عمل نمی کنيد خداوند را بسيار خشمگين می کند.» (صف ــ3 ).
اسف بمعنای خشمگين و غضبناک است. «پس هنگاميکه ما را خشمگين کردند از آنان انتقام گرفتيم»